ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت

ساخت وبلاگ
انواعِ شعر° :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها شنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۳۸ ق.ظ کسانی که تقلید می‌کنند کارشان توصیف کردارهای اشخاص است و این اشخاص به‌حکم ضرورت یا نیکان‌اند یا بَدان چون اختلاف در سیرت تقریباً همواره به همین دو گونه منتهی می‌شود از آنکه تفاوت مردم همه در نیکوکاری و بدکاری است . اما کسانی را که شاعران وصف می‌کنند یا از حیث سیرت آنها را برتر از آنچه هستند توصیف می‌کنند ، یا فروتر از آنچه هستند و یا آنها را به‌حد میانه وصف می‌کنند و در این باب شاعران نظیر نقاشانند .[...]... هومر فی‌المثل اشخاص داستان خویش را برتر از آنچه هستند تصویر می‌نماید و کلیوفیون آنها را چنانکه هستند تصویر می‌نماید . اما هگمون که از اهل ثاسوس بوده است و اولین سازنده‌ی اشعار پارودیا°° است ، و همچنین نیکوخارس°°° سازنده‌ی منظومه‌ی دییلیاد هر دو اشخاص داستان خویش را پست‌تر از آنچه هستند نمایش داده‌اند و این اختلاف در دیتی‌رامب [آوازی که تنها در اعیاد نیایش دیونیزوس خوانده می‌شد بعدها تکامل پیدا کرد و با رقص و نی همراه شد] و نوموس [نوعی ترانه بوده است در ستایش آپولون دارای اوزان خاص که آن‌را همراه با سیتار می‌خواندند] هم هست . چه ، در این دو شیوه هم ممکن است مردم و اشخاص داستان به‌همان شیوه‌ای تصویر گردد که تیموثه و فیلوکس در تصویر سیکلوپ‌ها کرده‌اند ، و همین تفاوت است که تراژدی را هم از کمدی جدا می‌کند ، ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 107 تاريخ : دوشنبه 11 مهر 1401 ساعت: 1:50

تزکیه و تراژدی :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۱۴ ق.ظ اکنون سخن در باب تراژدی گوییم و تعریف جوهر و ماهیت آن را از آنچه در سابق گفته شده است بیرون آوریم .پس تراژدی تقلید است از کار و کرداری شگرف و تمام دارای درازی و اندازه‌ای معین ، به‌وسیله‌ی کلامی به‌انواع زینت‌ها آراسته و آن زینت‌ها نیز هریک به‌حسب اختلاف اجزاء مختلف ، و این تقلید به‌وسیله‌ی کردار اشخاص تمام می‌گردد ، نه‌اینکه به‌واسطه‌ی نقل و روایت انجام پذیرد و شفقت و هراس را برانگیزد تا سبب تزکیه‌ی نفس انسان از این عواطف و انفعالات گردد° و قصد من از کلامی به انواع زینت‌ها آراسته آن سخن است که در وی ایقاع و آهنگ و آواز باشد . و مرادم از آنکه گفتم : آن زینت‌ها هریک به‌حسب اختلاف اجزاء مختلف باشد ، آن است که بعضی اجزاء فقط به‌وسیله‌ی وزن ساخته شود ، و بعضی دیگر به‌وسیله‌ی آواز .[...]پس به‌حکم ضرورت ، در تراژدی شش جزء وجود دارد ، که تراژدی از آنها ترکیب می‌یابد و ماهیت آن بدان شش‌چیز حاصل می‌گردد . آن شش‌چیز عبارتند از : افسانه‌ی مضمون ، سیرت ، گفتار ، اندیشه ، منظر نمایش و آواز ، و تقلید متضمن دو جزء از این اجزاء ششگانه است ، شیوه‌ی تقلید متضمن یک جزء است و موضوع تقلید هم متضمن سه جزء از این اجزاء ششگانه است و جز اینها دیگر چیزی نیست . تمام شاعران هم این اجزاء را به‌کار برده‌اند زیرا تمام تراژدی‌ها یکسان ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 97 تاريخ : دوشنبه 11 مهر 1401 ساعت: 1:50

هومر :: aleshanee aleshaneeسعی در معقول و متعادل بودن با مردمان نفهم کار بسیار خطرناکی است ! ما از قبیله‌ای هستیم که مدام می‌پرسیم ، و اینقدر می‌پرسیم تا دیگه هیچ امیدی باقی نمونه! طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی بایگانی آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها دوشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۳۴ ق.ظ در بین اوصاف و مزایای متعددی که هومر را مستحق مدح و ثنا کرده است این مزیت هم مخصوص اوست که از همه‌ی شعرا تنها کسی که می‌داند شاعر در منظومه‌ی خویش تا چه حدودی حق دارد مداخله‌ی شخصی بکند هومر است . درحقیقت ، شاعر از پیش خود باید خیلی کم سخن بگوید زیرا اگر جز این باشد شاعر دیگر تقلیدی به‌جا نیاورده است .°شاعران دیگر اکثر در طی منظومه‌ی خویش ، همه‌جا خود به‌جلوه درمی‌آیند به‌طوریکه جز اندک مایه و به‌ندرت به تقلید نمی‌پردازند . درصورتی که هومر بعد از مقدمه‌ای کوتاه ، زنی یا مردی و یا هر شخص دیگر را وارد صحنه می‌کند . چنانکه ، هیچ‌یک از اشخاص داستان او فاقد خصلت و سیرتی خاص نیست و هریک خصلت و سیرتی از آن خویش دارد .[...]همچنین این نکته را نیز هومر به سایر شعرا آموخته است که امور خلاف‌واقع را چگونه باید تعبیر و بیان نمود و این‌کار از طریق مغالطه حاصل می‌گردد که گفتن حرف غلط باشد در کسوت حرف صحیح . چون وقتی امری موجود است و امر دیگری نیز وجود دارد ، یا وقتی امری به‌وقوع می‌پیوندد و در پی آن امر دیگری هم صورت وقوع می‌یابد ، دراین‌صورت هرگاه امر ثانی حقیقت داشته باشد مردم چنین می‌پندارند که امر اول نیز حقیقت دارد و یا صورت حقیقت خواهد یافت . اما این پندار خطا است . جهت این است که وقتی امر اول خلاف‌واقع است ، امر دیگری هم ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت...
ما را در سایت ترویج اندیشه ، نابرابری ، رسانه و قدرت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aleshanee6 بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 11 مهر 1401 ساعت: 1:50